نه روشنی نه دسرسی
جان عزیزت مرگ مه
نری بیفتی با کسی
دساده ندی به دسی
چشات منه اناخته دام
فک نکنی مه خوبه جام
از ای یه نخ از او دو کام
کری اناخته تو صدام
کری اناخته تو صدام
سرتو با همسایه با رفیقام با خانمان با همه هشتمش کمان
حالم بده جایی نرو محض رضای خدا بمان
نزار دواره فاصله خراو کنه ای حالمه
تمام نمیشه ای شوااای نحث و عذاب آورمه
میگن چرا حرص مخوری
تیک میزنی قرص مخوری
میری منم نسخ میشم
میرم تو فاز خودخوری
درست میشه یواش یواش
ناراحته هیچی نواش
کم نمیارم مه جلو
ای روزگار و آدماش
سرتو با همسایه با رفیقام با خانمان با همه هشتمش کمان
حالم بده جایی نرو محض رضای خدا بمان
نزار دواره فاصله خراو کنه ای حالمه
تمام نمیشه ای شوااای نحث و عذاب آورمه
حسی داره بشم میگه که دم دمای آخرمه
لطفا نظر خود را بنویسید